English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5777 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
civil time U زمان عرفی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
consuetudinary U عرفی
conventional U عرفی
common-law U حقوق عرفی
common law U حقوق عرفی
solar or astronomical d. U روز عرفی
civil year U سال عرفی
ure U عرفی ساختن
customs of war U اداب عرفی جنگ
underplot U یک سلسله حوادث تبعی و عرفی نمایش توط ئه
benefit of clergy U مصونیت روحانیون ازمحاکمه شدن در دادگاههای عرفی
line haul U زمان لازم برای حمل بار به وسیله ستون زمان حمل باریا زمان حرکت ستون موتوری
caches U مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
cache memory U مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
cache U مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
realtime U زمان حقیقی یا زمان خالص ارسال و دریافت پیامها
circuit U روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود
circuits U روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود
road time U یا زمان تخلیه جاده زمان عبور ستون
It will be some time before the new factory comes online, and until then we can't fulfill demand. U آغاز به کار کردن کارخانه جدید مدتی زمان می برد و تا آن زمان قادر به تامین تقاضا نخواهیم بود.
access time U کل زمان لازم برای رسانه ذخیره سازی از وقتی که تقاضای داده میشود تا زمان بازگشت داده
IAM U فضای حافظه که زمان دستیابی بین زمان حافظه اصلی و سیستم بر پایه دیسک دارد
references U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
reference U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
response time U زمان جواب زمان پاسخگویی
presenting U زمان حاضر زمان حال
presented U زمان حاضر زمان حال
presents U زمان حاضر زمان حال
present U زمان حاضر زمان حال
arrivals U زمان حضور زمان رسیدن
arrival U زمان حضور زمان رسیدن
seek time U زمان جستجو زمان طلب
read time U زمان اماده شدن اطلاعات زمان در دسترس قرار گرفتن اطلاعات کامپیوتری
tour of duty U زمان گردش ماموریت زمان توقف پرسنل در مناطق مختلف ماموریت
common low U سیستم حقوقی انگلستان که ازحقوق مدنی و حقوق کلیسایی متمایز است زیرا این قسمت از حقوق انگلستان از پارلمان ناشی نشده عرف و عادت حقوق عرفی
time U مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
times U مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
timed U مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
dive schedule U جدول حداکثر زمان و عمق استخر برای شیرجه جدول نشاندهنده عمق و زمان ماندن زیر اب غواص
imprescriptible U وابسته به اموال حقوقی که مشمول مرور زمان نیست غیر مشمول مرور زمان تجویز نشده
equation of time U خطای قرائت زمان نجومی پس ماند زمان نجومی
unemployment compensation U پرداختی در زمان بیکاری پرداخت کمکی در زمان بیکاری
dwelling house U در CL درقوانین مربوط به هتک حرمت منازل و ورود در شب به منازل به قصد ارتکاب جرم مطرح میشود و عبارت ازمحلی است که عملا" و بالفعل محل سکنی باشد و یا ازملحقات عرفی محل سکنی محسوب شود
execution U 1-زمان لازم برای اجرای یک برنامه یا مجموعه دستورات . 2-زمان لازم برای یک سیکل اجرا
loom time U مدت زمان بافت [از زمان چله کشی تا جدا کردن فرش بافته شده از دار و مبنای تعیین ساعات کار مفید، وقت حقیقی لازم جهت اتمام فرش و قیمت نسبی فرش می باشد.]
production cycle U زمان یا دوره بافت یک فرش [این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
interlook dormant period U زمان توقف دستگاه رادار مدت زمان توقف کار تجسس رادار
frequency U زمان تناوب زمان تکرار تناوب عمل
frequencies U زمان تناوب زمان تکرار تناوب عمل
splits U زمان ثبت شده برای فواصل معین یک مسابقه زمان ثبت شده برای قهرمان دو 004متر
short cycle annealing U سخت گردانی در زمان کم سخت گردانی در مدت زمان کوتاه
cryptoperiod U زمان ارسال یا دریافت رمز مدت زمان دریافت رمز
early time U زمان حداقل انفجار اتمی زمان اولیه انفجار اتمی
tensest U زمان فعل تصریف زمان فعل
tensing U زمان فعل تصریف زمان فعل
tensed U زمان فعل تصریف زمان فعل
tense U زمان فعل تصریف زمان فعل
tenser U زمان فعل تصریف زمان فعل
tenses U زمان فعل تصریف زمان فعل
angular velocity sight U زمان سنج رهایی بمب دوربین زمان سنج زاویه رهایی بمب
station time U زمان اماده شدن برای پرواز زمان بارگیری و اماده شدن هواپیما برای پرواز
stroke U زمان
away U از ان زمان
zeitgeist U زمان
thitherto U تا ان زمان
times U زمان
contemporaneous U هم زمان
thence U از ان زمان
timed U زمان
stroking U زمان
strokes U زمان
dates U زمان
date U زمان
tempos U زمان
tempo U زمان
time consuming U زمان بر
time-consuming U زمان بر
stroked U زمان
whene'er U هر زمان
terming U زمان
simultaneously U در یک زمان
coinstantaneous U هم زمان
term U زمان
termed U زمان
yet U تا ان زمان
clocks U زمان ها
cycle time U زمان
timepiece U زمان
time-piece U زمان
ticker [colloquial] [watch] U زمان
clock U زمان
period U زمان
cotemporaneous U هم زمان
periods U زمان
time U زمان
time of blowing U زمان دم
synchronous U هم زمان
synchrone U هم زمان
lapse of time U مرور زمان
timing U زمان بندی
linkage time U زمان پیوند
load time U زمان بارکردن
makeup time U زمان جبران
maintenance period U زمان تعمیرات
lost time U زمان گمگشته
reflex time U زمان بازتاب
regression time U زمان برگشت
lost time U زمان مفقوده
lead time U زمان پیشگیری
non productive time U زمان مرده
loading time U زمان بارگیری
executes U زمان اجرا
dead time U زمان مرده
lapse U گذشت زمان
run time U زمان اجرا
latency U زمان بیکاری
response time U زمان پاسخ
lapse time U زمان کاهش
leisure time U زمان اسودگی
whoopee U زمان خوشی
length of time U طول زمان
response time U زمان واگنش
relief time U زمان استراحت
light load period U زمان بار کم
lapsing U گذشت زمان
relaxation time U زمان اسایش
lapses U گذشت زمان
running time U زمان رانش
man and boy U از زمان بچگی
present tense U زمان حال
return perion U زمان برگشت
mean time U زمان متوسط
response time U زمان واکنش
period of concentration U زمان تمرکز
physiological time U زمان فیزیولوژیکی
preparation time U زمان تهیه
preterit U زمان ماضی
reaction time U زمان واکنش
production time U زمان ساخت
timing U زمان گیری
rise time U زمان خیز
timing U زمان سنجی
production time U زمان تولید
peace time U در زمان صلح
peace time U زمان صلح
maximum duration U زمان حداکثر
reference time U زمان مرجع
microcycle U واحد زمان
miscellaneous time U زمان متفرقه
multiplication time U زمان ضرب
recurrence interval U زمان برگشت
recovery time U زمان بهبود
reasonable time U زمان معقول
retention time U زمان بازداری
nonsynchronous U ناهم زمان
prescriptions U مرور زمان
prescription U مرور زمان
orthogenesis U جبر زمان
passtime U زمان گذارستون
timing U زمان احتراق
down time U زمان تلف
acceleration time U زمان شتاب
access time U زمان دستیابی
cycle time U زمان دوره
cycle time U زمان تناوب
activity time U زمان هر فعالیت
adaptation time U زمان انطباق
cutting time U زمان برش
add time U زمان افزایش
add time U زمان جمع
compilation time U زمان کامپایل
cycle time U زمان سیکل
dead time U زمان گمگشته
down time U زمان توقف
down time U زمان بیکاری
distribution time U زمان توزیع
dilation of time U اتساع زمان
dilation of time U انبساط زمان
development time U زمان توسعه
delay time U زمان تاخیر
delay allowance U زمان تقسیم
decay time U زمان اضمحلال
decay time U زمان تباهی
cutting time U زمان اصلی
adverb of time U فرف زمان
blue moon U زمان دراز
budget period U زمان بودجه
clk U زمان سنج
chronoscope U زمان نما
chromometer U زمان سنج
chronograph U زمان نگار
chronoscope U زمان سنج
chronometer U زمان سنج
clocked U با سنجش زمان
base period U زمان مبنا
coking period U زمان کک سازی
all crash U زمان فوریت
allocated time U زمان نامی
correlation time U زمان همبستگی
cooling period U زمان انتظار
association time U زمان تداعی
Recent search history Forum search
1time is prceious it has great
3service times
3service times
3service times
2Once it's downloaded, please run the Kaspersky Malware Scanner software. This might take a moment and involve a few steps.
2In the Introduction to this book the speed of modern computers was cited as countering the need for some of the early work that was done to make best use of the woefully slow and memory-deficient comp
1شما چه زمان به مکتب میرید.
1شما چه زمان به مکتب میرید.
0عشق تنها چیزی هست که اگر واقعی شو بدست بیاری
1 صرفه جویی در زمان
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com